moshak

روند مذاکرات هسته ای بين موشک های سپاه و اقتصاد ورشکسته

بن بست سیاسی ایران، ورشکستگی اقتصاد ایران به دنبال تحریم های نفتی و بانکی از سوی غرب، نارضایتی عمومی از وضعیت داخلی، بدبینی بیش از حد غرب و کشورهای عربی موجب ظهور و انتخاب حسن روحانی به عنوان “چهره ی معتدل تر”، و معتمد رهبری برای ریاست جمهوری موجب شد تا ایران در نوامبر سال گذشته بدون شاخ و شانه کشیدن به  پای میز مذاکره برود.

توافق هسته ای ژنو که در نوامبر 2013 میان ایران و گروه ۱+۵ به امضا رسید پس از إتمام یک دوره ی شش ماهه در 20جولای به پایان رسید. برخلاف آنچه مجلس ایران و مخالفان توافق هسته ای از آن به عنوان ناکامی جمهوری اسلامی در مذاکرات نام می بردند، می توان بر موفقیت بزرگی که جمهوری اسلامی از این مذاکرات کسب کرد تاکید کنیم. چرا که جمهوری اسلامی توانست در این مدت شش ماهه بجز خرید زمان برای پیش برد مقاصد هسته ای اش، اقتصاد ورشکسته خود را با سرمایه گزاری شرکت های نفتی، بازپس گیری بخشی از پول های بلوکه شده توسط غرب و همچنین برداشته شدن بخش بزرگی از تحریم ها تا حدودی بازسازی کند و در کنار آن تمام تلاش خود را داشت تا افکار عمومی دنیا را به سمت و سویی سوق دهد که گویا هیچ قصد سوئی نسبت به کشورهای منطقه ندارد و فعالیت های هسته ای آن صلح آمیز است.

در همین راستا همچنین تلاش کرد روابط خود را با بریتانیا و بسیاری از کشورهای دیگر بهبود بخشد. لازم به ذکر است در این دوره ی شش ماهه و  به طور کلی از زمان روی کار آمدن حسن روحانی تغییر چندانی در وضعیت داخلی ایران مشاهده نشد و فشارهای اقتصادی و امنیتی فراوانی، همچنان در کشور وجود دارد. تا جایی که جان برد وزیر خارجه ی کانادا، از تاسف بار بودن وضعیت در ایران یاد کرد و وزیر کشور جمهوری اسلامی را “وزیر کشتار” نامید. وی همچنین تاکید کرد که به مذاکرات هسته ای خوش بین نیست و ایران در صورت دست یابی به سلاح هسته ای، تهدیدی برای کانادا و متحدانش خواهد بود. حال سوالی که مطرح می شود این است که چرا مذاکرات هسته ای در دوره ی جاری به نتیجه ای نرسید و طرفین با دست خالی از میز مذاکرات بازگشتند. مطالبات طرفین مذاکره از هم چه بود و چه چیز موجب به تفاهم نرسیدن آنها در این دوره شد.

 

 مواضع گروه های مختلف در قبال مذاکرات هسته ای:

اول موضع لابی های نظام طرفداران رژیم ایران و کمپانی های بزرگ نفتی است که در اروپا و آمریکا سعی دارند اوضاع را به نفع جمهوری اسلامی پیش ببرند.

از این دست موسسات و گروه ها می توان به فعالیت گستره ی نایاک، اپوزوسیون های محافظه کار متمایل به اصلاح طلب و به ظاهر اصلاح طلب و دیگر موسساتی که در راستای نشان دادن چهره ی بهتری از رژیم پس از روی کار آمدن حسن روحانی هستند، اشاره کرد. این موسسات سعی می کنند به سیاستمداران آمریکایی و اروپایی بقبولانند که اوضاع داخل ایران پس از روی کار آمدن حسن روحانی بهبود یافته و به طور کلی تمام مشکلات و کمبود های اقتصادی و سیاسی را برگردن دولت قبلی می اندازند. به عنوان مثال عطالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد دوره ی خاتمی، در دانشگاه های مختلف بریتانیا جلسات سخنرانی در راستای حمایت از رژیم برپا می کند و افرادی مانند حسین موسویان و دیگر افراد نزدیک به وی با انتشار مقالاتی در مجله های معتبر دنیا سعی در نشان دادن چهره ی مثبتی از رژیم هستند تا بگویند اوضاع با گذشته فرق کرده و شرایط رو به بهبود است.

در این راستا همچنین می توان به لابیست های اقتصادی اشاره کرد که تلاش کردند تا پای شرکت های نفتی بین المللی بزرگ و کوچک را برای قرارداد های جدید به ایران باز کنند تا از این طریق آمریکا نرمش بیشتری در مذاکرات از خود نشان دهد و در برداشتن تحریم ها و رسیدن به یک راه حل باثبات قدم بردارد تا شاید خط قرمزهای ایران از سوی ۱+۵ پذیرفته شود. چندی پیش مهدی حسینی رئیس کمیته بازنگری قراردادهای نقتی در وزارت نفت اعلام کرد که شرکت های نفتی بین المللی معتبر می توانند برای فشار بر دولت های غربی و همچنین نرمش ۱+۵ در مذاکرات آینده با جمهوری اسلامی موثر باشند. (عصرایران، آذر ۱۳۹۲)

 

اسرائیل، کنگره ی آمریکا وسعودیه:

می توان به نگرانی سعودیه و اسرائیل از وضعیت مذاکرات و ملاطفت ۱+۵ با ایران به عنوان مهمترین عواملی که در به توافق نرسیدن ایران در این دوره از مذاکرات نقش مهمی داشت اشاره کرد. در همین زمینه به مانور نظامی سعودیه در چند هفته ی گذشته و ملاقات های متعدد سیاست مداران آمریکایی با سران اسرائیل، اشاره خواهیم داشت.

 

اسرائیل

موضع اسرائیل در مورد مذاکرات و مساله ی هسته ای ایران کاملا مشخص است. تهدیدات آشکار و پنهان جمهوری اسلامی، بخصوص از جانب سپاه و بسیج در قبال اسرائیل موجب دامن زدن به این مساله شده است. مقامات اسرائیلی همواره هراس خود را از دستیابی ایران به سلاح هسته ای نشان داده اند و به مذاکراتی که در آن دست ایران برای غنی سازی اورانیوم باز باشد بدبین بوده اند. سفر سوزان رایس مشاور امنیت ملی ایالات متحده، چند روز قبل از مذاکرات ژنو و همچنین صحبت های چاک هيگل وزير دفاع آمريکا که در بيت المقدس مبنی بر عدم اجازه ی آمریکا برای دست یابی ایران به جنگ افزار اتمی، درست در زمانی که مذاکرات ژنو در حال انجام بود نشان دهنده ی نگرانی اسرائیل از یک سو و اهمیت این نگرانی برای دولت آمریکاست. 

 

سعودیه و مانور نظامی:

بزرگ ترین مانور نظامی سعودیه با نام “شمشیر عبدالله” که روز سه شنبه 10 اردیبهشت که موجبات نگرانی ایران را فراهم کرد با نظارت شاهزاده عبدالعزیر آل سعود برگذار شد. خبرگزاری فارس ۸ می‌، به نقل از منبع به اصطلاح آگاه خود می نویسد، مقامات عالی رتبه سعودی با هدف ارسال اینکه این پیام هشداری برای ایران خواهد بود به پرده برداری از توان موشکی خود هستند. (خبرگزاریفارس۱۷اردیبهشت ) بسیاری دیگر از کارشناسان این رونمایی از موشک های بالستیک میان برد سعودیه را هشداری برای ایران تعبیر کرده اند. چه بسا که سعودی ها خیلی پیشتر، این تکنولوژی را داشتند، اما نیازی برای رونمایی از آنها نمی دیدند. بعید نیست که سعودیه با مانور عظیمی که با حضور ژنرال راحیل شریف، فرمانده ارتش پاکستان برگذار کرد قصد نشان دادن قدرت نظامی خود به جمهوری اسلامی را داشته باشد. (حضور ژنرال راحل شریف در این مانور به نحوی پیام روشنی است برای ایران که سعودیه می‌تواند در صورت لزوم موشک‌های خود را به کلاهک‌های هسته‌ای پاکستانی مجهز کند.) چرا که چهره ی ایران همواره در کشورهای منطقه مخدوش است و خراب کاری های متعدد ایران از دخالت سپاه پاسداران در امور داخلی کشورها تا ایجاد جنگ داخلی(درگیری های داخلی) میان شیعه و سنی در کارنامه ی سیاه رژیم وجود دارد.

در قسمت پایانی مانور سعودیه موشک‌های بالستیک میان‌برد «دونگ فنگ سه» که در اواخر دهه ی هشتاد از چین خریده بود را به نمایش گذاشت که این موشک ها هرگز رو نمایی نشده بودند. موشک چینی آزمایش‌شده می‌تواند از داخل خاک سعودیه، شهر «تهران» را  مورد هدف قرار دهد. از آنجایی که ایران و سعودیه دو کشور قدرتمند و رقیب در خاورمیانه محسوب می شوند و درحال حاضر هر دو به شکلی  در سوریه درگیر نبرد با یکدیگر هستند. با این حال، استقبال آمریکا از مذاکره با ایران بر سر مسایل هسته‌ای باعث شده است تا سعودی‌ها احساس کنند آمریکا به نوعی به متحد قدیمی خود یعنی سعودیه خیانت کرده است و می توان به نتیجه نرسیدن توافقات هسته ای ایران را فشار سعودیه و اسرائیل به آمریکا برای کنترل ایران در منطقه و به گونه ای کنترل سلاح های ایران و جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک قدرت بزرگ نظامی در منطقه تفسیر کرد.

جرمی بینی، سردبیر بخش «نظارت بر تروریسم و امنیت» در بنگاه مطبوعاتی «جینز» در بریتانیا، در گفت‌و‌گو با تایم خاطر نشان می‌کند: «سعودیه تمام این سال‌ها، موشک بالستیک چینی را از نظرها پنهان نگاه داشته بود، اگرچه مشخص بود که صاحب این توان موشکی است. اینکه امروز این موشک‌ها به نمایش گذاشته می‌شوند، مساله جذاب برای ما است». وی می‌افزاید: «این نوعی نمایش توانایی سعودیه برای پاسخ‌گویی به حملات احتمالی با موشک‌های بالستیک از سوی ایران است». (تایم ، می ۲۰۱۴)

«بی‌بی‌سی» در نوامبر سال گذشته نیز از سرمایه‌گذاری سعودیه در پروژه پنهان و موفق توسعه تسلیحات هسته‌ای پاکستان خبر داده بود. به گونه ای که کارشناسان بر این باورند اگر ایران از نگاه سعودیه تهدیدی هسته‌ای به شمار برود، پاکستان کلاهک‌های هسته‌ای در اختیار کشور دوست و سرمایه‌گذار خود قرار خواهد داد.( بیبیسی ، نوامبر ۲۰۱۳)

 

مواضع بینابینی کاخ سفید و دولت أوباما:

بخش هایی از کنگره ی آمریکا خواهان برچیده شدن غنی سازی در ایران هستند اما دولت اوباما این درخواست را غیر واقعی می داند. گری سیمور مشاور ارشد کاج سفید در باره اختلاف مواضع ایران و آمریکا می گوید:‌ بین کشورهای و آمریکا یک سری اختلافاتی وجود دارد که موجب به نتیجه رسیدن این مذاکرات می شود. به عنوان مثال هدف آمریکا از مذاکرات این است که آمریکا تلاش دارد توان ایران برای تولید بمب هسته ای را کاهش دهد. به همین منظور در صدد کاهش توان غنی سازی اورانیوم در ایران با مراقبت های مرتب آژانس برای جلوگیری از تقلب ایران و همچنین راه اندازی نیروگاه های جدید توسط ایران هستیم.

در صورتی که ایران از این مذاکرات هدف کاملا متفاوتی دارد. ابتدا می خواهد تحریم ها را هر چه بیشتر از پیش رو بردارد و توان تولید سلاح هسته ای خود را افزایش دهد. رژیم ایران موقعیت سیاسی اش همچنان پابرجا باقی بماند و به عبارتی قدرت سیاسی خود را در داخل و منطقه حفظ کند (همانطور که دیدیم این مساله بارها تاکید شده که مذاکرات هسته ای ارتباطی به مسائل داخلی ایران رفتار حکومت با شهروندان و حقوق بشر ندارد). همانظور که می بینیم هدف ایران خریدن زمان برای دسترسی به اهداف خود با منحرف کردن ذهن جامعه ی جهانی و بهبود وضعیت اقتصادی خود که در حال فروپاشی بود  و غنی سازی اورانیوم و همچنین کمتر کردن نظارت آژانس اتمی است.

رابرت جی اینهورن در همین راستا در گزارشی در رابطه با پیشگیری ایران برای رسیدن به سلاح هسته ای  پیشنهاد میکند که آژانس باید بازدیدهای پیاپی و گسترده ای از تاسیسات اتمی ایران داشته باشد. غنی سازی اورانیوم ایران را محدود کند و در صورت نقض توافق هسته ای برای ایران مجازات های سنگینی در نظر بگیرد. راکتور آب سنگین اراک را به آب سبک تغییر دهند و همچنین غنی سازی در فردو را متوقف کند و در نهایت اینکه ایران به تمام سوالات آژانس و ابهامات گذشته پاسخ دهد. (گزارشاینهورندرسایتبروکینگز) بسیاری نظرات اینهورن را که در این گزارش مطرح شده را نزدیک ترین نگاه به نظر باراک اوباما می دانند.

 

دیدگاه مخالفین:

گری سیمور مشاور ارشد اسبق اوباما در مصاحبه ی خود( در هجدهم فوریه ۲۰۱۴ با بلومبرگویو )اعلام کرده بود که پذیرش جمهوری اسلامی با توان هسته ای با مخالفت کنگره ی آمریکا مواجه خواهد شد. وی تاکید کرد حداقل های دولت اوباما از خواسته ها و شرایط ایران خیلی دور است و هیچ نشانی از موافقت رهبری جمهوری اسلامی با حل مساله ی هسته ای تا این حد کوتاه آمدن از مواضع رژیم وجود ندارد. مارک فیتزپاتریک کارشناس مسائل ایران در مرکز مطالعات استراژیک لندن احتمال به نتیجه رسیدن مذاکرات ایران در این دوره را نیز کمتر از ده درصد دانسته بود.(IISS هفده مارچ ۲۰۱۴)

 

مواضع رهبری، نزدیکانش و مساله ی خط قرمزهای رژیم ایران:

سخنرانی های متعددی در راستای حق مسلم ایران برای داشتن انرژی هسته ای توسط خامنه ای و نمایندگانش در مدت زمان شش ماهه نشانگر این مساله بود که ایران حاضر نیست از مواضع هسته اش بیشتر از آنچه که خط قرمز رژیم تعریف کرده، کوتاه بیاید. از یکسو خامنه ای نگران از هم پاشیده شدن کشور به دلیل فشار های اقتصادی و جنگ داخلی است و از سوی دیگر می داند در صورت کنار نیامدن با غرب حمله ی نظامی محتمل است و در آن صورت دیگر شانسی برای حفظ نظام نخواهد داشت و سرنوشت صدام حسین و قذافی در انتظارش خواهد بود.

همانطور که موضع تند نماینده ولی فقیه در سپاه در همین زمینه گفته بود «بنا نیست آنچه را که با خون به دست آورده ایم برای نان از دست بدهیم». (خبرگزاریدفاعمقدس ، اسفند ۱۳۹۲ ) پس از مذاکرات دوره ی قبل تعدیل شد و همانطور که مشاهده کردیم رژیم دیکتاتوری زمانی که مساله ی ابقا و حیاتش در میان باشد برای رسیدن به هدف پای میز مذاکره هم می نشیند. از طرفی دیگر علی اکبر ولایتی که مشاور رهبری ایران در امور بین الملل است گفته شیوه ی تیم مذاکره کننده قبلی ایران را قبول نداشته و روش تیم جدید را می پسندد. حال اینکه صحبت های وی را نیز باید از سویی جدی گرفت چه بسا وی خلاف نظر رهبری نظری نخواهد داشت.

مشکل اساسی این هست که خامنه ای موضع دو پهلو می گیرد تا افراد در طیف های مختلف سیاسی به سود خودشان بهره برداری کنند. از سوی دیگر می توان این صحبت های دو پهلو و فشار بر روی تیم مذاکره کننده و همچنین مطرح کردن صحبت های ضد و نقیض از جانب رهبر را هشداری به تیم مذاکره کننده ۱+۵ دانست به نحوی که اگر با تیم کنونی به نتیجه نرسید باید با تندرو تر ها درگیر شوید.

مساله ی دیگری که می تواند در به نتیجه نرسیدن این دوره از مذاکرات تاثیر جدی داشته باشد مطرح شدن مساله ی مذاکره بر سر موشک های بالستیک ایران و همچین تجهیزات نظامی نیروهای مسلح  باشد. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در روزهایی اخیر در خصوص خواسته آمریکایی‌ها مبنی بر مذاکره بر سر موشک‌های بالستیک و تسلیحات نظامی نیروهای مسلح در کنار مذاکرات هسته‌ای گفت مذاکره کننده ها به خوبی آگاه هستند که مذاکرات در خصوص موشک های بالستیک در هیچ حالتی پذیرفته شده نیست و موشک‌های بالستیک و به‌طور کلی تجهیزات افزایش توان دفاعی جزو خطوط قرمز است. محسن رضایی تاکید کرد که مطمئن است تیم هسته ای از مواضع نظام خبردار است و به خوبی می داند که نمی شود  بر سر اقتدار نظامی و دفاعی مذاکره کنند چون  ۵+۱ باید بداند که مذاکره ی اتمی بر سر شفاف سازی مسايل هسته ای ایران است و نه چیز دیگر.(خبرگزاریتسنیم، اردیبهشت ۱۳)

 

نتیجه گیری:

همانطور که پیداست از یک سو خواسته های ایران در مذاکرات روزهای گذشته بیش از آن چیزی بود که مذاکره کنندگان بخواهند بر سر آن توافق کنند و غرب هم حاضر نیست در برابر باجگیری جمهوری اسلامی توافقی با آن داشته باشد. گویا جمهوری اسلامی نمی خواهد از مواضعش که شروط کشورهای ۱+۵ است کوتاه بیاید و از سویی دیگر نگرانی و فشار سنای آمریکا، سعودیه و اسرائیل به ۱+۵ این اجازه را نمی دهد که دست ایران را برای رسیدن به خواسته هایش باز بگذارند. قطعا توافق نامه ی بعدی که میان جمهوری اسلامی و ۱+۵ مسیر سخت تری را پیش روی ایران خواهد گذاشت و ایران را مجبور از تعدیل خواسته هایش تا حتی عقب نشینی خواهد راند. به طور واضح وضعیت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران به نحوی نیست که بخواهد در برابر خواسته های غرب سرپیچی کند و ایران در صورت اینکه خواسته های غرب را نتواند عملی کند قطعا با مشکل بزرگی مواجه خواهد شد.

 

منبع: مرکز مطالعات و تحقیقات المزماه

مطالب مرتبط: اقتصادايرانهسته اى

اشتراک گذارى !