iran-qatar

نزدیکی قطر به ایران و دوگانگی رفتاری در تعامل با شورای همکاری خلیج عرب

قطر کشوری بسیار کوچک و با جمعیت 800 هزار نفری در همسایگی کشور قدرتمند سعودیه قرار گرفته است. در واقع خاک قطر (11 هزار کیلومتر مربع) امتداد سرزمین سعودیه (2 میلیون و هفتصد هزار کیلو متر مربع) می­باشد و حتی مردم بومی آن استمرار ترکیب جمعیتی و ساختار اجتماعی سعودیه هستند که از نظر مذهبی نیز هیچ اختلافی با هم ندارند. 

عواملی همچون وسعت و جمعیت کم به همراه فقدان تاریخ و مذهب و ملت متمایز از همسایه خود، سعودیه، مقامات قطری را بر آن داشت تا با استفاده از موقعیت حساس و استراتژیک این کشور در همسایگی با کشور سعودیه، بحرین، امارات عربی، عمان و ایران و همچنین وجود سومین ذخایر گازی جهان در این کشور و داشتن بزرگترین شبکه رسانه­ای جهان عرب (الجزیره)، نقشی بسیار مهم ایفا کند و برای همسایگان عرب چالش­ها و نگرانی­هایی را به همراه آورد.

در این میان قطر بیشتر تلاش­های خود را جهت ضربه زدن به منافع استراتژیک کشورهای خلیج عرب به کار برد و با حمایت و برقراری روابط با دشمنان بین المللی آنها خصوصا ایران از خود به عنوان یک بازیگر برجسته منطقه­ای ساخته است. لذا در این نوشتار مناسبات قطر با ایران در زمینه­های سیاسی واقتصادی مورد بررسی قرار می گیرد.

 

روابط سیاسی ایران و قطر

از سال 1916 تا 1971 قطر تحت الحمایه بریطانیا بود و این کشور مسئول ساماندهی روابط خارجی قطر بود. لذا قطر پس از استقلال از جانب حکومت ایران مورد توجه قرار گرفت و موافقنامه تحدید حدود فلات قاره بین دو کشور بسته شد و با استقرار سفرای ایران و قطر در دوحه و تهران روابط دو کشور بسیار نزدیک شد.

پس از روی کار آمدن رژیم آخوندی در ایران در سال 1979 با وجود اجرای سیاست صدور انقلاب از سوی ایران به دیگر کشورهای عربی، قطر هیچ گونه موضع­گیری خاصی در جنگ هشت ساله ایران علیه عراق نداشت و پس از پایان جنگ امیر قطر گسترش روابط با ایران را مورد تاکید قرار داد. در این میان ایجاد روابط عمیق­تر سیاسی با قطر و تقویت هر چه بیشتر آن، یکی از راه­های حضور همه جانبه ایران در قطر و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج عرب به حساب می آید. لذا قطر در سال 2006 که به عنوان یکی از 15 عضو شورای امنیت ملل بود، جهت نزدیکی بیشتر به ایران به قطعنامه 1696 این شورا که به دلیل تخلف ایران در غنی سازی اورانیم صادر شده بود، رای منفی داد. علاوه بر این امیر قطر در سال   2007 از احمدی­نژاد دعوت کرد تا در اجلاس اتحادیه عرب که در دوحه برگذار شد، شرکت کند. این موضوع در نوع خود بی سابقه بود و باعث ایجاد اختلاف بین قطر و دیگر همپیمانان عرب شد.

بر همین اساس پس از عمان، قطر بیشترین رفت و آمد مقامات حکومتی را با ایران دارد و در محافل بین المللی از ایران و سیاست­های هسته­ای آن دفاع می کند. در این بین حمایت قطر از روی کار آمدن اخوان المسلمین در مصر، حزب­الله لبنان، حماس و بشار اسد در سوریه قبل از بحران اخیر بر نزدیکی هر چه بیشتر تهران و دوحه منجر شد.با این وجود حمایت قطر از مخالفان حکومت در سوریه و درخواست وزیر خارجه قطر مبنی بر اینکه کشورهای منطقه خلیج عرب نیز باید در گفتگوهای هسته­ای شرکت کنند، رسانه­های حکومتی ایران را به انتقاد شدید از سیاست قطر برانگیخت. ولی دستگاه دیپلماسی ایران و حکومت ولایت فقیه هیچ گاه به طور مستقیم و علنی حکومت قطر را مورد انتقاد قرار ندادند بلکه با همکاری شبکه­های رسانه­ای دولتی همچون شبکه ایرانی “العالم” نارضایتی مقامات ایران را به گوش سران قطر می رساندند.

در ابتدای ماه مارچ 2014 مقامات سعودیه، امارات متحده و بحرین در واکنش به دست داشتن مخفی و غیر مستقیم قطر در ناآرامی­های منطقه شرقی سعودیه سفرای خود را از دوحه فرا خواندند. علاوه بر این قطر با حمایت مالی و تبلیغاتی از آشوب­های بحرین و در پناه قرار دادن اخوان المسلمین و مخالفان دولت امارات، کویت، بحرین، سعودیه و مصر به نقض معاهدات امنیتی فی مابین کشورهای شورای همکاری خلیج عرب می پردازد.

بر همین اساس قطر تنها کشور خاورمیانه است که در سیاست خارجی خود هیچ­گونه خط قرمز و آرمانی ندارد و در بیشتر موارد اقدامات متضاد و متناقضی از خود نشان می دهد. همکنون قطر درباره مسئله سوریه موضع نرمشانه­ای نسبت به گذشته اتخاذ کرده است. لذا حکومت آل ثانی در نزدیکی به ایران به دنبال قدرت­نمایی در برابر ریاض است. به همین دلیل به اعتقاد کارشناسان، ایران و قطر با کمک­های مالی و تسلیحاتی به “الحوثی­”های شیعی یمن قصد دارند جبهه مبارزه بر ضد سعودیه به راه اندازند. از سوی دیگر مقامات تهران برنده این دوگانگی رفتاری قطر هستند تا فشار­های سیاسی بر سعودیه را افزایش دهند.

 

روابط اقتصادی ایران و قطر

تا پیش از پایان جنگ ایران و عراق روابط تجاری تهران و دوحه رونق چندانی نداشت. لذا در سال 1992 با افتتاح یک مرکز تجاری در دوحه صادرات کالاهای ایرانی و واردات کالاهای قطری به ایران سرعت گرفت به طوری که ایران در این سال توانست از بین 79 کشور صادر کننده کالا به قطر در مجموع با صادرات کالاهایی به ارزش 374 میلیون و 930 هزار و 62 ریال قطری رتبه 25 را به خود اختصاص دهد. همچنین از بین کشورهای آسیایی، ایران رتبه هشتم در تامین واردات قطر را از آن خود نمود.(وبسایت آفتاب، روابط اقتصادی، قطر)

به نقل از “مرکز بین المللی مطالعات صلح” در تاریخ 26 بهمن 1390، ملاقات ولی عهد قطر با مقامات ایرانی در سال 1991 نقطه عطفی در روابط دو کشور بود که در راستای همکاری­های مشترک طرفین چندین قرارداد تجاری و فرهنگی به امضا رسید:

1-  قرارداد حمل و نقل­های هوایی با هدف گسترش روابط هوابری بین دو کشور

2-  قرارداد بازرگانی با هدف توسعه مبادلات بازرگانی، همکاری­های اقتصادی و فنی، تشویق صادرات و واردات مواد صنعتی و کشاورزی و همچنین تشویق سرمایه گذاری بین دو طرف

3-  قرارداد فرهنگی

4-  قرارداد همکاری­های کارگری و اجتماعی

با این وجود حجم مبادلات تجاری بین ایران و قطر شاهد نوساناتی بوده است به طوری که از 143 میلیون دلار در سال 2007 به 84 میلیون دلار در سال 2011 نزول کرد. به همین جهت “خالد العطیه” وزیر خارجه قطر در سفر خود به ایران در اسفند 1392 خواستار ایجاد منطقه آزاد جهت گسترش حجم مبادلات اقتصادی بین دو کشور شد تا از این طریق از حجم تحریم­های اقتصادی بر ایران بکاهد.

در این میان مهمترین عامل نزدیکی اقتصادی ایران و قطر وجود منطقه گازی مشترک بین این دو کشور با نام “میدان گازی شمال” و به تعبیر ایران “میدان پارس جنوبی” است که با ظرفیت 230 بیلیون بشکه توانایی تامین انرژی 10 سال جهان را داراست. در این بین شرکت­های خارجی با فروش تکنولوژی جدید به قطر جهت تبدیل گاز به مایع (LNG) موضوع صادرات آن را تسهیل نمودند. از سوی دیگر عدم دست یابی ایران به تکنولوژی جدید به سبب تحریم­ها و کمبود سرمایه مورد نیاز جهت توسعه این میدان، سبب ناتوانی این کشور در رقابت با قطر در استخراج گاز مشترک شده است و باعث شده تا ایران مراتب اعتراض خود را به دفعات به گوش مقامات قطری برساند.

علاوه بر این مسئله انتقال نفت و گاز به اروپا از طریق شبکه خطوط لوله­ای موضوعی است که بر سیاست­های خارجی ایران و قطر تاثیر عمیقی گذاشته است. ایران به دنبال آن است تا خط لوله­ای از عسلویه بوشهر و با گذر از عراق تا سواحل سوریه احداث نماید تا به عنوان رقیب قدرتمند قطر و کشورهای خلیج عرب در عرصه صادرات نفت و گاز ظاهر شود. در مقابل قطر و سعودیه نیز در پی ایجاد خط لوله­ای از خلیج عربی به دریای مدیترانه هستند که از سعودیه، اردن و سوریه بگذرد تا از این طریق موضوع فروش نفت و گاز کشورهای عربی به اروپا بدون نیاز به کشتی­های حمل دریایی تسهیل یابد.

در این بین دولت قطر با کارشکنی­ها، نقض معاهدات امنیتی و اجرای سیاست تخریب و ناامنی در کشورهای عرب خلیج باعث گردید تا از جانب شورای همکاری خلیج عرب در انزوا قرار گیرد. لذا قطر جهت استمرار خط مشی سابق خود به آغوش ایران افتاد و رابطه­های اقتصادی، تجاری و سیاسی در بیشتر زمینه ها با هدف ایجاد نوعی اتحاد استراتژیک با ایران برقرار نمود. در این بین دو طرف به ایجاد طرح­های صنعتی، سرمایه گذاری­های مشترک و تقویت رابطه­های تجاری و اقتصادی بازرگانان دو طرف به توافق رسیدند تا در نهایت مبادلات تجاری ایران و قطر مستحکم شود و قطر بتواند خود را از انزوای سیاسی و اقتصادی از جانب کشورهای عرب خلیج خارج نماید.

 

نتیجه گیری:

علیرغم انتقاد رسانه­های دولتی ایران نسبت به بعضی از خط ­مشی­های سیاست خارجی قطر در حمایت از تروریسم منطقه، این کشور با توجه به سیاست پراگماتیسم خود هرگز روابط سیاسی و اقتصادی خود را با قطر قطع نکرد. از سوی دیگر قطر به ایران به عنوان نقطه انطلاق جدید خود پس از انزوایش از سوی شورای همکاری خلیج عرب می نگرد. به همین جهت در سفر وزیر خارجه قطر به ایران در ابتدای سال 2014 قراردادهای تجاری و اقتصادی حائز اهمیتی برای ایران از جمله ایجاد منطقه آزاد اقتصادی مشترک به امضا رسید تا از نقش اقتصادی امارات و نقش سیاسی و مرکزی سعودیه در منطقه و جهان کاسته شود.

 با این وجود اتحاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی بین ایران و قطر به دلایل عدیده­ای محکوم به شکست است. چرا که شرط بندی قطر بر ایران که منفورترین و منزوی ترین کشور منطقه و جهان است راه به جایی نخواهد برد. از طرفی جایگاه هشتم اقتصادی سعودیه در دنیا و نقش سیاسی و اهمیت استراتژیک این کشور برای قدرت­های جهانی و اتحاد امنیتی این مملکت با کشور قدرتمند امارات متحده عربی، مصر، بحرین و کویت جایگاه این کشور را متمایزتر و قوی­تر می سازد و قطر این توانایی را نخواهد داشت تا از اهمیت اقتصادی و سیاسی کشورهای نفتی منطقه خلیج عرب و خصوصا امارات و سعودیه بکاهد. بنابراین در نهایت قطر نیاز دارد تا تغییرات جدی در سیاست خارجی خود در قبال کشورهای عرب اتخاذ کند تا بتواند از انزوای سیاسی موجود از جانب برادران عرب خود خارج شود و نقشی سازنده تر در تحولات منطقه ایفا کند.

 

رحمان حطاوی

منبع: مركز مطالعات و تحقيقات مزماه

اشتراک گذارى !