Kateb

نفوذ ایران در عراق در سایه ی مترسکی بنام “داعش”

یک سال از اعتراضات مسالمت آمیز جامعه اهل سنت عراق و اعتصاب آنها برای احقاق حقوق از دست رفته خود می گذرد. مطالبات معترضان شامل 17 بند بود که قسمت اعظم آنها شامل درخواست برای آزادی زندانیان سیاسی، توقف اعدامها و پایان دادن به تعقیب ها بود اما مالکی به جای گفتگو در مورد این مطالب، از اعطای هر گونه حقی به معترضان خودداری نمود و با هجوم به محل اعتراضات و آتش زدن چادرها، احمد علوانی از نمایندگان پارلمان عراق و از عشایر بزرگ عراق را بازداشت نمود و برادر وی را به قتل رساند. 

بعد از این حوادث، همه منتظر نتایج انتخابات پارلمانی عراق بودند تا شاید تغییری اساسی در معادله سیاسی آن ایجاد نماید. اما مالکی و هم پیمانانش با تاسی از اربابان ایرانی خود و به همان شیوه معروفِ انتخابات ایران، با حذف تمام صداهای مخالف، زمینه پیروزی خود در انتخابات را فراهم نمودند و خود را برای دوره سوم نخست وزیری مهیا کردند. این مساله راهی برای عشایر معترض و جامعه اهل سنت عراق جز قیام باقی نگذاشت.

 

طائفه گری مالکی و خلق “داعش”

بعد از سقوط بغداد، زمانی که آمریکائیها از مبارزه با القاعده عاجز شدند به عشایر سنی عراقی روی آوردند. عشایر نیز با ائتلاف با یکدیگر و تشکیل نیروهای “الصحوه” توانستند در عرض یک سال القاعده را در بلاد رافدین شکست دهند امری که در نهایت در سال 2007 منجر به ترور فرمانده نیروهای “الصحوه” شیخ عبدالستار ابوریشه از سوی نیروهای القاعده گردید. ائتلاف عشایر تا تسلیم قدرت از سوی آمریکائیها به مالکی، ادامه پیدا کرد اما بعد از آن، مالکی با دیدِ فرقه ای خود، این ائتلاف عشایر را با ترس اینکه ممکن است روزی برای وی مشکل آفرین شود و احتمالا با مشورت ایرانیها، منحل نمود و ارتش خود را بر اساس طائفه و فرقه خود تشکیل نمود و استراتژی خود را بر اساس تضعیف و حذف طائفه سنی عراق بنا نمود. بنابراین در اثر شکاف امنیتی پیش آمده در مناطق سنی، داعش متولد گشت. ضعف مالکی و نگاه فرقه ای و تمایلات طائفی وی و پایه گذاری اقداماتش بر اساس خواسته های ایرانی، باعث خلق داعش در سایه بسیاری شُبهات گردید.

 

“داعش” بهانه ای برای سرکوب ارتش مالکی

در سایه اعتراضات جامعه اهل سنت و قیام آنها برای بازپس گیری حقوق از دست رفته خود و همانطور که شیخ علی حاتم رئیس عشیره دلیم عراق آنرا جنگ اعاده کرامت اهل سنت عنوان نمود، داعش که در سوریه در اثر ضربه های انقلابیون سوری و نیروهای ارتش آزاد سوریه به بن بست رسیده بود، نیز وارد این معرکه گردید و نیروهای خود را بر عراق متمرکز نمود.

هفته گذشته نیروهای انقلابی عراقی که قسمت اعظم آنها را عشایر عراقی و نیروهای نظامی حکومت سابق عراق تشکیل می دادند و برخی نیروهای داعش نیز در میان آنها حضور داشتند توانستند استان نینوا را تصرف نمایند و به سوی بغداد پیشروی کردند اما اکثر رسانه ها و خبرگزاریها در اقدامی هماهنگ با سیاست های مالکی و ایرانی ها، تنها از داعش نام بردند و نامی از دیگر گروههای معترض به میان نیاوردند امری که باعث بسیج افکار عمومی بر ضد معترضان عراقی گردید و بهانه های لازم را به ارتش مالکی برای سرکوب معترضان فراهم می آورد. وجود یا عدم وجود داعش هیچ تاثیری در معادله جاری عراق ندارد چرا که نصفی از جمعیت عراق که اهل سنت می باشند از سوی نظام طائفه ای حاکم به بهانه های فرقه ای و سیاسی تحت تعقیب هستند و از نظر آنها باید محاکمه گردند لذا طبیعی است که این جمعیت سنی بر ضد نظام حاکم قیام نمایند و وجود داعش تنها به عنوان عاملی منفی برای تخریب وجهه معترضان عراقی به کاربرده می شود.    

 

“داعش” بهانه ای برای دخالت سپاه پاسداران در عراق

از همان روز اول شروع اعتراضات در استانهای سنی نشین عراق، ایران همانطور که حرکت های اعتراضی داخلی خود را به حرکتهای تروریستی متهم می کند، اعتراضات عراق را نیز مربوط به تروریست ها دانست تا علاوه بر اینکه پوششی برای مالکی فراهم آورد تا جریان سنی را در عراق نابود سازد،  همچنین زمینه های لازم برای دخالت خود در عراق اگر ضرورت اقتضا نماید را فراهم کند.

با سقوط استان ها و شهرهای عراق به دست نیروهای عشایر و انقلابیون عراقی، ایران، وجود داعش را بیش از پیش برجسته نمود. حفظ مالکی و حکومتش از دید ایران ضروری به نظر می رسد چرا که در صورتیکه این حکومت سقوط کند حتی اگر سنی های عراق به حکومت نرسند ممکن است فردی ملی گرا از طایفه شیعی به حکومت برسد و باعث قطع دست ایران از عراق یا حداق کاهش نفوذ ایران در عراق گردد. مالکی و جریان وابسته به وی مستقیما از تهران اداره و رهبری می شوند به همین خاطر بعد از سقوط نینوا و صلاح الدین به دست نیروهای انقلابی عشایر و دیگر گروههای مسلح عراقی، ایران در یک دستور حکومتی به سیستانی و دیگر مراجع تحت امر خامنه ای، آنها را به صدور فتوایی بر ضد انقلابیون فراخواند. در سایه داعش نامیدن معترضان عراقی و ملزم نمودن مراجعِ ایرانی مسلک به صدور فتوا، فرماندهان سپاه پاسداران از آمادگی خود برای اعزام نیرو برای حفاظت از مالکی خبر دادند. مدت کمی بعد خبرگزاریهای غربی از اعزام 2000 نیروی زبده سپاه پاسداران برای محافظت از بغداد و مالکی خبر دادند. بحث حمایت ایران از مالکی آنقدر جدی است که ایرانیها حتی حاضر گشتند تا به تمام شبهه های همکاری های خود و آمریکا در سنوات گذشته پایان دهند و صراحتا توسط بالاترین شخص اجرایی ممکلت یعنی ریاست جمهوری آمادگی خود را برای همکاری با آمریکا در مقابله با آنچه تروریستها نامیدند اعلام نمایند.

 

سناریوهای ایران برای حوادث جاری عراق

ایران به هیچ وجه تمایل ندارد نیروهای خود در حکومت عراق، قدرت را از دست بدهند و یا اینکه جریان سنی در عراق تقویت یابد لذا از همان روزهای اول با نسخه چینی برای مالکی، به وی دستور داد تا به صورت منظم، جریان های سنی عراقی را تضعیف نماید. مالکی به صورت حساب شده با تضعیف سیاسی آنها، چتر امنیتی لازم را برای گروههای تروریستی ایرانی همانند عصائب اهل الحق، حزب الله النجباء، حزب الله عراقی، گردانهای سیدالشهداء، گردانهای پیشتاز خراسانی، گردانهای حمزه بن عبدالمطلب و فیلق بدر فراهم آورد تا به حذف افراد و چهره های مطرح جریان اهل سنت بپردازد و جامعه اهل سنت را از نظر عناصر فکری و سیاسی فقیر نماید. حال در شرایط حاضر ایران دو سناریو برای عراق متصور است که در هر دو سناریو برنده اصلی ایران خواهد بود. سناریوی اول دخالت نظامی و اعزام نیرو به عراق جهت محافظت از ارتش مالکی و صیانت از حکومت وی است. البته این سناریو هزینه هایی را برای ایران خواهد  داشت و همه اهل سنت عراق را به مقابله با ایران وا می دارد. اما اگر ایران نتواند در مقابل قبایل و عشایر ایستادگی کند و سقوط بغداد را نزدیک ببیند فتنه ای مذهبی بر پا خواهد نمود و همان طور که مراقد شیعیان در سامرا را منفجر کرد اینک نیز یکی از این مراقد را با خاک یکسان خواهد نمود تا  شیعیان را به کشتن سنی ها تحریک نماید.

 

اقدامات عربی مطلوب در مورد حوادث جاری عراق

 سیاست عربی مطلوب در مورد حوادث عراق آن است که آنها به هر گونه سناریوی ایرانی به دیده تردید بنگرند و از دنبال نمودن استراتژی های ایرانی دوری ورزند. آنها باید تکلیف داعش را از معترضان و مسلحان عشایر عراقی جدا سازند و همانطور که داعش را تروریستی می خوانند باید با تروریستی خواندن گروههای فرقه ای دیگر همانند عصائب اهل الحق، حزب الله النجباء، حزب الله عراقی، گردانهای سیدالشهداء، گردانهای پیشتاز خراسانی، گردانهای حمزه بن عبدالمطلب و فیلق بدر، جامعه جهانی را به مبارزه با آنها فراخوانند و ابتکار عمل را در دست گیرند. آنها باید بر این مطالب پافشاری نمایند:

  1. برکناری مالکی به عنوان مسئول اول در فراهم کردن زمینه های لازم برای رشد گروههای تروریستی داعش و عصائب اهل الحق، حزب الله النجباء، حزب الله عراقی، گردانهای سیدالشهداء، گردانهای پیشتاز خراسانی، گردانهای حمزه بن عبدالمطلب
  2. مقابله با تمام گروههای تروریستی در عراق از داعش سنی تا گروههای تروریستی شیعی.
  3. حمایت از تمام طیف های عراقی و کمک به آنها و ایجاد زمینه لازم را برای ایجاد حکومت غیرایرانی در عراق

 

نتیجه گیری:

اینک سناریوی سوری در حال تکرار در عراق است. حکومت دیکتاتوری با پشتیبانی ایران در حال سرکوب گروههای معترض از طیف های مختلف که عامل سومی به عنوان داعش وارد معادله می گردد و بهانه های لازم را برای اعزام نیروهای ایرانی به این کشورها فراهم می سازد. ایران قطعا نیروهای خود را به بهانه های مختلف همانند دفاع از مراقد شیعی در مقابل داعش به عراق گسیل می دارد و در صورت نتیجه نگرفتن، با به کارگیری مراجع و دستور به آنها برای صدور فتواهای تند بر ضد اهل سنت، از جنگ داخلی عراق نهایت بهره را خواهد برد. کشورهای عربی باید با مبارزه همزمان با مالکی و گروههای تروریستی تحت پوشش وی و نیز داعش و حمایت از تمام طیف های عراقی سنی و شیعی، از وارد شدن عراق در جنگ داخلی جلوگیری نمایند و با فشار بر آمریکا، آن را به انتخابِ هم پیمانانی غیرایرانی در عراق، دعوت نمایند تا زمینه لازم را برای تشکیل حکومت ملی در عراق مهیا سازند. 

 

قیس التمیمی

منبع: مركز مطالعات و تحقيقات مزماه

مطالب مرتبط: ايران و عربداعشعراق

اشتراک گذارى !