Emirate_y

ماهیت اقدامات تحریک برانگیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی

ایران بار دیگر ذات حیله گرانه خود را رو نمود و در جهت اشغال آنچه از جزایر سه گانه اماراتی باقی مانده، وارد عمل شده اشت. تمام دولتهایی که در ایران بر سر کار می آیند در یک مساله با هم متفق هستند و آن روحیه توسعه طلبی و گستردگی جغرافیایی و سیاسی بر اساس توهمات و نظریه های بی اساس پان فارسیستی می باشد. 

دولت ایران با برافراشتن پرچم خود در جزیره ابوموسی و نقض قوانین بین المللی، اقدامات تحریک برانگیزی در سیاست خارجی خود در مقابل امارات متحده عربی در پیش گرفته است. خبرگزاری کویت گزارش داده است که لانا زکی نسیبه، سفیر امارات در سازمان ملل در نامه ای به بان کی مون، دبیر کل این سازمان، از اعتراض دولت امارات به این اقدام مداخله جویانه ایران خبر داده و آن را نقض صریح توافقنامه سال 1971 دانسته است. بر اساس گزارش خبرگزاری کویت، سفیر امارات اعلام کرده که دولت امارات از ایران می خواهد که کلیه اقدامات ایرانی صورت گرفته در این جزیره را لغو کند و پرچم ایران را نیز پایین بکشد. خانم نسیبه در این نامه بار دیگر به موضوع دعوت مکرر امارات از ایران برای حل و فصل موضوع جزایر سه گانه اماراتی از طریق دیوان بین المللی دادگستری در لاهه اشاره نموده که برای هر بار با جواب رد ایرانی مواجه می گردید نیز اشاره نموده است.

                   

جزایر سه گانه اماراتی از منظر تاریخی

منطقه خلیج عربی در شمال و جنوب آن همواره زیستگاه قبایل عرب بوده است و هیچگاه به جز فرهنگ عربی، فرهنگ دیگری در این منطقه حاکم نبوده است. تاریخ جزایر سه گانه اماراتی با تاریخ خلیج عرب که به عنوان آبراه استراتژیک تجاری، تمدن های معروف آن زمان در بین النهرین، آفریقا، هند و خاور دور را به هم ارتباط می داد، عجین گشته است. به احتمال زیاد، جزایر سه گانه اماراتی در حدود 3000 سال قبل از میلاد، زمانی که سومریها و اکدیها در جنوب عراق کنونی، ساکن بودند و جهت انجام امور تجاری با کشتی های خود در آبهای خلیج در حرکت بودند کشف گردیدند. احتمالا این جزایر در زمان سومریها و یا قبل از آنها، به وسیله ماهیگیران عرب و یا صیادان مروارید که از بحرین و سواحل عربی دیگر آمده و در خلیج عربی درحال کشتیرانی بودند، کشف شده اند.

از آن تاریخ تا تاریخ معاصر و تا زمان سقوط سلسله وار امارت­های ساحل شرقی خلیج عرب بدست فارسها، که آخرین آن اماراتها، امارت بنی کعب در محمره بوده که در سال 1925 میلادی بدست رضاشاه سقوط کرد، نقش فارسها هرگز نقش حکمرانان منطقه ای نبوده و حتی بعد از مهاجرت برخی فارسها به منطقه در زمان صفویان، این فارسها همواره تحت حکومت شیوخ عرب بودند.  

کارستن نیپور جهانگرد دانمارکی که در سال 1762 میلادی  از خلیج عرب دیدن کرده بود، با بیان اینکه حکمرانان فارس هرگز نمی توانستند بر دریا حکمرانی کنند، منطقه خلیج عرب را همواره از آن عرب ها می دانسته است. وی اضافه می کند که این سرزمینها فرهنگ و سنن عربی دارند و حکومت عرب ها بر آن ها به سالهای قبل از فتوحات اسلامی برمی گردد. 

منطقه خلیج عربی با امارتهای مشعشعیان، امارت بنی کعب، امارت بنی اسد، امارت بنی تمیم، امارت آل کثیر، امارت عربی هرمز، مملکت عربی قیس، امارت بنی عباس، امارت قواسم، امارت آل حرم، امارت منصوریان (بنی خالد)، امارت آل مرزوق (مرازیق)، امارت بنی علی (معلی)، امارت بنی حماد، امارت عبادله، امارت بنی بشر، امارت بنی معین، امارت آل مذخور(مذکور)، امارت آل زعابی(بنی مصعب) و امارت مدنیان دارای تاریخ عربی صرف بوده هم اینک نیز به جز ظواهر حکومتی که ظواهری فارسی می باشند، فرهنگ ساکنان آن و باورهای آن کاملا عربی بوده و اگر چه حکومت فارس در جهت نابودی کامل این فرهنگ غنی در امتداد خلیج عربی، اقدامات و برنامه ریزیهای زیادی را انجام داده، اما با پافشاری مردم آن بر فرهنگ خود؛ موفق به حذف کامل این فرهنگ نگردیده است. مراسم ها و جشن های ساکنان ساحل شرقی خلیج عرب و جزایر آن، در عید فطر اخیر که با لباس و کوفیه عربی، سنت های دیرینه خود را پاس داشتند، دلیل محکمی بر عربى بودن دوسوی خلیج عرب می باشد. البته که حکومت فارس با ابزار نرم و سخت در جهت محو این فرهنگ گام بر می دارد. آن حکومت با تغییر بافت جمعیتی به نفع مردم غیر عرب که به عنوان خطرناکترین و همچنین سریعترین ابزار برای رسیدن به هدف می باشد، در حال ریشه کنی تمام دلایلی است که عربیت این منطقه را اثبات کند، می باشد تا چندین سال دیگر حتی اگر یک همه پرسی برای استقلال این مناطق برگزار گردد، نتیجه به نفع ماندن در چارچوب ایران خواهد بود.

 

دلایل اقدامات تحریک برانگیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی

اقدام اخیر ایران در برافراشتن پرچم خود در جزیره ابوموسی، جزء سلسله اقدامات تحریک برانگیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی و در کل، در تمام خاک سرزمینهای عربی می باشد. اقدام اخیر ایران را نمی توان از بقیه دخالتهایش در دیگر کشورهای عربی، جدا نمود و قطعا همه این دخالتها در یک سو و با یک هدف انجام می گیرد. کشور امارات متحده عربی به عنوان کشوری مهم و استراتژیک به حساب می آید که با در اختیار داشتن مکانیسم های اقتصادی می تواند در جنگ اقتصادی منطقه، ایران را بایکوت کند و حتی می تواند ساختار باقی مانده از اقتصاد ورشکسته ایران را نابود سازد، لذا ایران از مدتها به دنبال نفوذ و تخریب این کشور مهم منطقه ای می باشد. قطعا این اهداف ایرانی، در چارجوب اهداف منطقه ای خود از قبیل تخریب عراق، به عنوان سپر محکم پروژه های ایرانی در منطقه عربی، دخالت در سوریه در جهت جلوگیری از متبلور شدن اراده ملت سوریه به عنوان اراده ضد ایرانی معروف در منطقه، نفوذ در یمن با هدف ایجاد پایگاهی برای به کارگیری در وقت مناسب بر ضد کشور سعودیه و نفوذ در بحرین با هدف  گسستگی اتحاد خلیج عرب می باشد. از مهمترین اهداف اقدامات تحریک برانگیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی می توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. استفاده از فضای پیش آمده و یادآوری برگه های برنده خود به جهانیان، در جهت کاهش فشارهای بین المللی بر علیه خود.
  2. تقویت روحیه قومگرایی فارسیسم در میان شهروندان خود با هدف ایجاد اتحاد ملی به علت گسستگی زیاد فرهنگی موجود در ایران.
  3. اتخاذ سیاست تسلط جغرافیایی نسبت به سرزمینهای کشورهای خلیج عربی از طریق برافراشتن پرچم و دیگر نشانه های ایرانی.
  4. محکم کردن جای پای خود در این جزایر با هدف اثبات “فارسی بودن” خلیج عرب.

 

نتیجه گیری:

سیاستهای ایرانیها در خلیج عربی به علت شناخت ایرانیها از اهمیت استراتژیک آن منطقه حساس و مهم، همیشه بر اساس بعدهای جغرافیایی و سرزمینی و توان خود در تسلط بیشتر بر آنها شکل گرفته است. لذا به صراحت می توان ماهیت اقدامات تحریک برانگیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی را ماهیتی جغرافیایی و ژئوپلیتیکی دانست.

ایرانیها از شاهنشاه تا آیات الله ها همواره این بعد مهم را مورد توجه خود قرار داده و دید آنها در مورد کشورهای خلیج عربی تنها محدود به حضور نرم نمی شود بلکه تمام ابزارهای سخت خود را در جهت حضور فیزیکی در آن مناطق جغرافیایی بکار گرفته اند. لذا بر اساس این سیاست، ایران مردم خود را جهت حضور در کشورهای خلیج عربی و به خصوص امارات متحده عربی تشویق می کند و در این میان نیروهای وابسته به خود را در قالب شرکت های تجاری و سیاحتی به سوی آن کشورها گسیل می دارد تا از هم اکنون نسبت به تغییر بافت جمعیتی آنها حتی قبل از اشغال جغرافیایی آنها گام بردارد.

تغییر بافت جمعیتی کشورهای خلیج عربی به سود ایرانیها، سیاست بسیار خطرناکی است که در آینده ای نه چندان دور، زمینه های لازم بر تسلط جغرافیایی ایران بر این مناطق را فراهم می سازد. کشورهای خلیج عربی و به خصوص امارات متحده عربی باید با درایت به این مساله توجه نموده که سیاست های تحریک آمیز ایران در جزایر سه گانه اماراتی در پس خود، خبر از اعمال ایرانی خطرناکی دارد که باید با سیاستهای درستی به مقابله با آنها برخاست.

از مهمترین اقداماتی که کشورهای خلیج عربی در مقابل این سیاستهای ایرانی باید انجام دهند همانا فشار بر ایران از طریق ابزارهای اقتصادی می باشد. همچنین باید با تغییر سیاست خود از دفاعی به هجومی به مردم ساکن در امارتهایِ عربیِ اشغال شده توسط ایرانیها در سده های اخیر که آخرین آنها امارت الاحواز می باشد به طرق مختلف یاری رسانده تا جهانیان را متوجه بی پایگی و سستیِ هویت جعلی ایرانی که مبتنی بر یک عده سرزمینهای اشغالی است، بنمایند. 

 

قيس التميمي

منبع: مركز مطالعات و تحقيقات مزماه

اشتراک گذارى !