Kateb

روابط ایران و سعودی عربی در بستری از مولفه های اختلافی کلان و خُرد

روابط ایران و سعودی عربی در سایه توسعه طلبی و نفوذ ایرانی در کشورهای منطقه  و قدرت مانور و تاثیر سعودی عربی بر مناسبات بین المللی همواره با پیچ و خم های زیادی همراه بوده است. سعودی عربی تنها کشور دارای قدرت مهار نفوذ ایران در منطقه، مسئولیت های سنگینی بر دوش خود احساس می کند. روابط ایران و سعودی عربی را می توان تحت برخی مولفه های کلان و پارامترهای خُرد بررسی نمود. 

مولفه های کلان در روابط ایران و سعودی عربی به اصول ایدئولوژیک  ایران مربوط می شود که بستر این اختلافات بر اساس توسعه طلبی نظام ایران بر پایه دو عنصر نژاد فارس و مذهب شیعه شکل گرفته است. سایر مولفه های کلان را می توان به قرار زیر تقسیم بندی نمود:

  1. مولفه  اختلاف مذهبی و استفاده ایران برای افزایش نفوذ مذهبی خود در منطقه
  2. مولفه  اختلاف نژادی و خیالپردازی ایران جهت تاسیس امپراطوری فارس
  3. اعتقاد ایران به رهبریت مسلمانان جهان
  4. تلاش ایران جهت ایجاد رابطه برد – برد با غرب و بخصوص آمریکا جهت گسترش فعالیت هسته ای خود در غیاب سعودی عربی

در سایه این مولفه های کلان، می توان به پارامترهای خُرد همانند نفوذ ایران در عراق، سوریه، بحرین، یمن و لبنان و دفاع از گروههای تروریستی نظیر حزب الله، الحوثی و گروههای داعش و القاعده در عراق و سوریه اشاره نمود. بنابراین حل و فصل هر یک از این پارامترهای خُرد، به خودی خود مشکلی را حل نمی کند و تنها صورت مساله را تغییر می دهد چرا که مشرب اساسی تفکرات و ایدئولوژی ایرانی کماکان به قوت خود باقی خواهد ماند و در سایه تحولات منطقه ای به بازتولید پارامترهای خُرد دیگری منجر خواهد گشت. لذا سعودی عربی این مساله را به خوبی درک نموده و بر همین اساس است که به درخواست مسئولان ایرانی برای مذاکره در سالهای گذشته پاسخ منفی داده است چرا که این مذاکره ها را تنها مذاکره در مورد نتایج و بازخورد تفکر و ایدئولوژی ایرانی می دانند و نه مذاکره در مورد خودِ ایدئولوژی مداخله جویانه ایرانی که حتی تغییر نظام پهلوی به جمهوری اسلامی نیز نتوانسته آن را تغییر دهد و در تمام این مدت همچنان به عنوان شالوده ی اصلی این نظام باقی مانده است. ایران بر اساس این ایدئولوژی، بعد از بهم ریختن نظم منطقه ای بدنبال بازترسیم آن بر اساس تفکرات ایرانی است.

روابط ایران با سعودی عربی همواره ماهیتی تعارضی و رقابتی داشته است که تحت تاثیر عوامل منطقه ای و فرامنطقه ای شکل داده می شد. تقدیم عراق به ایران از سوی آمریکا باعث تحکیم موضع ایران در مناسبات منطقه ای گشت اما دفاع ایران از تروریسم منطقه ای باعث تخریب وجهه آن در میان افکار عمومی عرب و اسلامی گشت. حوادث سالهای اخیر کشورهای عربی و بهار عرب روابط ایران و سعودی عربی را وارد مرحله جدیدی ساخت. مرحله ای که ماهیت دروغین شعارهای عوامفریب ایران در دفاع از ملت های ستمدیده را نمایان ساخت و قطب بندی منطقه ای بین کشورهای عربی و ایران را بیش از پیش برجسته نمود. حضور سپاه پاسداران و حزب الله لبنان در سوریه و قتل عام زنان و کودکان، دیگر مجالی برای شک و تردید در ماهیت دوگانه ایران باقی نگذاشته است.

با روی کار آمدن حسن روحانی، و دعوت وی از مسئولان سعودی جهت سفر به ایران، به خوبی این قضیه از سوی روحانی درک شده بود که گفتمان عوامفریب ایرانی برملا گردیده و این رویای ایران ام القرای اسلامی در حال نابودی است لذا با ارسال پیام به سعودی عربی می خواست از این بن بست و انزوای سیاسی در جهان عربی و اسلامی خارج گردد شاید که هیبت از دست رفته خود را بتواند تا حدودی مجددا پس بگیرد. اما سعودی عربی با پس زدن این دعوت، قدرت خود را به خوبی نمایان ساخت که فعالیت هسته ای ایران نمی تواند وزنه ای برایش در مناسبات فیمابین ایجاد نماید. اما دعوت اخیر سعودی عربی از مسئولان ایران جهت گفتگو در این برهه نشان می دهد که سعودی عربی به خوبی توانسته از موضعِ قدرت، خود زمان گفتگو را بر ایرانیها تحمیل نماید. 

در پاسخ به این دعوت، “حسین امیرعبداللهیان” معاون وزیر خارجه ایران در مصاحبه با المانیتور اعلام کرد: “ایران و سعودی عربی قابلیت احیای ثبات در منطقه را دارند. ما آماده رفع هرگونه سوء تفاهمات و تقویت روابط دو جانبه را داریم”.

ایران در حالی از موضوع مذاکره استقبال نمود که چالش های عمیقی در روابط فیمابین وجود دارد که رسیدن به تسویه را بسیار سخت نموده است. در مورد بحرین که دخالت ایران تاکنون منجر به خون ریزی زیادی نگشته است قضیه مذاکره می تواند به سادگی پیش رود. در مورد لبنان و یمن ایران، توانسته جای پایی محکم برای خود باز نماید لذا حذف آن بسیار سخت خواهد گشت و حتی می تواند ملت های لبنان و یمن را به دوران سیاهی وارد نماید. در مورد عراق و سوریه نیز که ایران با دخالت های مستقیم خود از طریق سپاه قدس و سپاه پاسداران و یا غیر مستقیم از طریق نیروهای حکومتی بشار و المالکی و داعش و القاعده، دریایی از خون به راه انداخته است تفاهم و مذاکره در حد غیرممکن خواهد بود لذا در مجموع بر اساس مولفه های کلان ذکر شده در اول نوشته، روابط و گفتگوی ایران و سعودی عربی با دشواریهای زیادی عجین خواهد گشت که افق و دورنمای واضحی برای آن دیده نمی شود.

 

قیس التمیمی

مركز مطالعات و تحقيقات مستقبل شرق

اشتراک گذارى !