Kateb

جزایرِ “اشغال شده” … نه جزایرِ “مورد نقاش”

شکی نیست که اصطلاحات مورد استفاده در گفتمان رسانه ای هر رسانه ، روزنامه یا کانال تلویزیونی، نشان دهنده ی سیاست ها ،گرایش ها و چشم انداز های آن موسسه رسانه ای در مورد هر مساله به شمار می آید. به عنوان مثال ما می توانیم به موضع مؤسسه های رسانه ای در مورد مسئله ی فلسطین، از طریق بکار بردن اصطلاحاتی مثل “دشمن اسرائیلی”، “رژیم اسرائیل”، “اسرائیل” پی ببریم چرا که هر اصطلاحی، بر معانی مشخصی دلالت می کند. 

و این مساله، اصرارِ اسرائیل در به رسمیت شناختن عنوان و اصطلاحِ “دولت یهوی” را بیشتر آشکار می سازد، زیرا که به رسمیت شناختنِ یک اصطلاح، ممکن است به عواقب و حقوق مختلفِ پنهان و غیرقابل تصور، منجر شود.

اگر ما به شیوه ای که رسانه ها، مساله ی جزایر اشغال شده ی طنب کبری، طنب صغری و ابو موسی را در مورد بحث قرار می دهند، نگاه کنیم به راحتی ملاحظه می نماییم که برخی دستهای نامرئی و بیهوده در حال تلاش برای سست کردن واز بین بردن هویت آن جزایر می باشند. لذا بعضی از موسسات رسانه ای به ویژه آنها که تحت تاثیر دشمنان کشور امارات از بقایای گروههای مدعی اسلام، و آنهایی که دعوت به تشیع کردن خلیج عربی می کنند، با رویکرد منظم وبرنامه ریزی شده، برای از بین بردن و سلب کردن حق امارات تلاش می کنند و در مساله ی جزایر سه گانه، اصطلاحِ “جزایر مورد نقاش” را به کار می برند به این معنی که مالکیت این جزایر معلوم نمی باشد. حتی برخی از این رسانه ها، قدم فراتر می گذارند و از اصطلاحِ “جزایر فارسی مورد نقاش” استفاده می کنند. و بدتر اینکه برخی از آنها، از اصطلاحِ “خلیج فارس” بجای “خلیج عرب” استفاده می نمایند و همه این فعالیتها چیزی نیست جز تلاشهایی است پوچ برای از بین بردن مساله جزایر اشغال شده و نابودی هویتش می باشد با اینکه همه این رسانه ها کاملا آگاهند که ایران، جزایر امارات متحده عربی را دو روز قبل از شکل گیری اتحاد امارات اشغال کرده است و بر این مساله اذعان می کنند که تا آن زمان، ایران بزرگترین قدرت در منطقه بود و بعلت برنامه ریزان خبره ای که داشت، می دانست که اتحادِ “امارتهای ساحلی” باعث از دست دادن موقعیتِ  قدرتمند و ژاندارم گونه اش در منطقه می شد. بنابراین در طولِ تاریخ،  “امارتهای ساحلی”، هیچگاه تحت حاکمیت ایران نبوده بلکه این امارتها دارای قدرت بزرگ و جایگاه ارزشمندی در منطقه ی خلیج عربی بودند و ناوگان های نظامی آنها با قوی ترین ناوگان های جهان مبارزه کرده اند وتاریخ، شاهدی بر این مدعا می باشد.

همچنین اتحاد دو جانبه “شیعی-اخوانی” در مورد گروه “اخوان مسلمین” که در کشور امارات، بطور قانونی بازداشت شده است از اصطلاحاتی مثل “اسیران” و غیره  استفاده کرده اند تا به جایگاه بین المللی امارات آسیب برساند، چراکه اصطلاح “اسیر” و “بازداشت”، مربوط به حکومت های غیر قانونی است نه به دولت های قانونی همانند امارات متحده عربی.

 حتی در مورد جوان امریکایی سریلانکایی الاصل (چاوز)، وقتی که با یک فیلم ویدئویی، قانون دولت امارات را نقض کرد به کشور توهین نمود، وقتی که امارات خواست وی را محاکمه کند؛ این رسانه ها که دائم در حال تلاش برای آسیب زدن به کشور امارات هستند، با سوء استفاده از مساله چاویز و حمایت از وی، با بکار بردن اصطلاحات هدفمند به کشور امارات توهین نمودند علیرغم اینکه به غیر از چاوز افراد دیگری که در این عمل مشارکت داشتند، نیز بازداشت شدند. با این حال، آن رسانه ها با تکرار اشتباه خود به سوء مداخله ی خود ادامه دادند.

هنگامی که دولت امارات متحده عربی، اعضای گروه “اخوان مسلمین” را بازداشت کردند، دولت وقتِ مصر در پشت پرده وبه فرمان رهبر اخوان مسلمین “محمد بدیع”، هیئت بلندپایه ای را برای مذاکره جهت آزادی بازداشت شدگان که خود را به اخوان المسلمین متعلق می دانستند و نه ملت مصر،  به کشور امارات اعزام کرد.

بنظر می رسد که میان دو موضوع دیروز و امروز، تشابه زیادی وجود دارد با این تفاوت که زندانیان دیروز، مصریان بودند و زندانیان امروز، چاویزِ آمریکایی وتعدادی از ملتهای دیگر از جمله امارات هستند. و جالب توجه این است که رسانه ها در این موضوع، تنها از چاویز حمایت کردند و آزادی وی را خواستار شدند ودیگران را فراموش کردند طوی که آن رسانه ها، به آمریکا بیشتر از خود آمریکائیها وفاداری خود را نشان دادند.

این رسانه ها همواره تلاش می کنند تا از رشد و توسعه ی کشور امارات، جلوگیری کنند تا مانع از اسوه شدن امارات بعنوان کشور پیشرفته برای شهروندانشان شوند. بویژه آنکه امارات با برخورد قانونی، سخنانِ سراسر کذب طرفداران اسلام سیاسی را آشکار کرده وبرنامه های آنها را در تمامی زمینه ها با شکست مواجه ساخت.

 در نهایت آنها در آخرین تلاش های خود جهت آسیب رساندن به موقعیت امارات متحده عربی و پسران زائد، راهی جز روشِ بازی با اصطلاحات پیدا نکردند، اما این تلاشِ آنها نیز، محکوم به شکست است.

 

د. سالم حميد

منبع: مركز مطالعات و تحقيقات مزماه

اشتراک گذارى !