A protester make a victory sign with his hand in front of a Kurdish flag during a demonstration in Berlin

استقلال کردستان عراق، کابوس ایران

خاورمیانه با آتشی که در عراق افروخته شده هر روز از روز قبل پر تنش تر خواهد شد و دامنه های این آتش بی شک، دیر یا زود، به کشورهای منطقه سرایت خواهد کرد. استقلال کردستان عراق در آینده­ای نزدیک، به دلیل اینکه منافع گسترده سیاسی، امنیتی و اقتصادی، استقلال کردستان موجب نگرانی و کابوسی برای سران جمهوری اسلامی ایران شده است. تا چندی پیش، ایران متحد اصلی و استراتژیک اقلیم کردستان به شمار میآمد و مقام­های ارشد جمهوری اسلامی در کنار رابطه با بغداد، به صورت مستقل با مقامات کرد نیز در تماس نزدیک سیاسی و دیپلماتیک بودند. این روابط اما با شدت گرفتن اختلافات اربیل و بغداد، مساله نفت، نزدیکی بارزانی به ترکیه، شکست انتخاباتی اتحادیه میهنی و بیماری رهبر آن جلال طالبانی به عنوان فردی نزدیک به ایران، به نفع ترکیه دستخوش تحول شد.

همزمان با این رویدادها، ارتش عراق در مقابله با داعش بسیار ناتوان بود و نارضایتی شدید سنیها و کردها از مالکی و عدم موافقت نوری المالکی از استعفا و تشکیل «دولت وحدت ملی»، احتمال گذار زود هنگام عراق از این وضعیت بحرانی را تقریباً غیرممکن کرده است.ماده ۱۴۰ قانون اساسی عراق که برای تعیین وضعیت کرکوک وضع شده بود و در ۱۰ سال گذشته کردهای عراق بارها المالکی را به عدم پایبندی به این اصل قانون اساسی متهم کرده بودند.بررسی تحولات این روزهای عراق نشان می دهد که بغداد، از لحاظ سیاسی و نظامی موقعیت ضعیف و شکنندهای دارد. اسرائیل به وضوح از استقلال کردستان عراق حمایت کرده و ترکیه در حمایت از کردهاسیگنال­های متفاوتی نشان داده است. سفر جان کری به خاورمیانه در روزهای اخیر و همچنین سفر دیگر مقامات اروپایی نشان از اهمیت مساله­ی عراق برای این کشورها دارد به طوری که بعید به نظر نمیرسد که برخی از کشورهای اروپایی از استقلال کردهای عراق حمایت کنند.

استقلال کردهای کردستان عراق در سرنوشت کردهای ایران و ترکیه و سوریه بی تاثیر نخواهد بود. تمرکز مقاله­ی حاضر بر تاثیر این اتفاق بر کوردها و کردستان ایران است. کردها در ایران به دلیل بی کشور بودن و اینکه همیشه مورد ظلم و ستم دولت مرکزی بوده­اند احساس مشترکی نسبت به این مساله دارند که اگر کشور فرضی به اسم کردستان ایجاد شود، می توانند در آن  پایگاهی داشته باشند. فارغ از اینکه خودشان در آن جغرافیا باشند یا اینکه کرد کردستان سوریه، ترکیه، عراق یا ایران باشند. روحیه­ی ناسیونالیستی قوی کردهای کردستان ایران با توجه به سرکوب حکومت مرکزی فارس و همچنین تلاش دولت­های متعدد برای از بین بردن این اتحاد بی نتیجه مانده و همیشه دولت مرکزی از کرد­های کردستان وحشت داشته است. از نظر نگارنده استقلال بخشی هر چند کوچک از کردستان، باعث تهییج بیش از پیش حس کشورخواهی کوردها در نواحی دیگر ( کردستان ایران، ترکیه و سوریه) خواهد بود و به عبارتی استقلال کردستان جنوبی کاتالیزوری برای آزادی نواحی دیگر خواهد بود.

 

از نظر فرهنگی:

کردهای سراسر دنیا در طول تاریخ از یک ساختار اجتماعی، فرهنگی یکسانی برخوردار بوده اند و جامعه کرد نیز در هر یک از این کشورها با وجود ویژگیهای سیاسی نسبتا متفاوت، به لحاظ محتوا و نحوه طرح مطالبات،تعلق خاطر ویژهای به هویت کلیتر کردیداشتهاند.

از نظر فرهنگی کوردها هیچ گاه کشوری نداشته اند که به صورت سازمان یافته و اداری از زبان، هنر و فرهنگشان حراست کند. گاهی این منابع فرهنگی از سوی کشورهای همسایه به یغما برده می شدند. سرکار آمدن دولت کردی باعث همگرایی نیروهای فرهنگی ادبی هنری کرد می شود. آن چیزی که اکنون در کردستان زیر لوای عراق شاهد آن هستیم و این باعث حفظ و پرورش فرهنگ و زبان کردی می شود.

 

از نظر اقتصادی:

همانطور که می دانیم تا به امروز بخش بزرگی از اقتصاد مردم کردستان ایران به ارتباط با کردستان عراق تامین می شد. دولت ایران پس از سی و پنج سال هنوز نتوانسته مساله اشتغال را در کردستان شرقی حل کند و کردهای کردستان ایران به تعداد قابل توجه­ای در کردستان عراق در بخش های مختلف مشغول کار هستند بدون اینکه متوجه تبعیض­های مذهبی و ملیتی باشند. با تشکیل دولت کردستان بازار جدیدی برای فعالیت­های کردهای چهار قسمت کردستان ایجاد خواهد شد که قطعا بی سابقه خواهد بود. گسترش فعالیت­های اقتصادی از این حیث مهم است چرا که کردستان راه به آبهای آزاد نداشته و همیشه از اینکه بتوانند توان اقتصادی برای اداره کشور مستقل را داشته باشند زیر سوال بوده است.

 

پیوستگی مبارزات سیاسی کردها و حس مشترک با کردهای عراق:

مصطفی بارزانی روزگاری در کنار قاضی محمد جمهوری کردستان را در مهاباد به وجود آورد. مسعود بارزانی در مهاباد به دنیا آمد و هزاران همدلی و اشتراکاتی وجود دارد که باعث می شود این پیوستگی در سراسر کردستان باشد.

از طرفی اهمیت اقلیم کردستان عراق، در دو دهه­ی گذشته که میزبان اکثر تشکلهای سیاسی کرد مخالف حکومتهای ایران و سوریه و حتی ترکیه بوده و از این طریق برغم مخالفت حکومتهای منطقه، بخش مهمی از امکان بقای آنها را فراهم کرده است قابل اغماض نیست. گرچه هیچگاه همه احزاب کرد متحد حول یک برنامه سیاسی از پیش تعیین شده گرد هم نیامدند،اما سال قبل در برنامه­ای که برای برگزاری “کنگره ملی کرد”  گرد هم آمده بودند اکثر تشکل­های کرد و احزاب در جلسه­ای که ناکام ماند حاضر شدند.

 

کاهش فشارهای فردی و سازمانی علیه فعالان سیاسی کرد:

تشکیل دولت کردستان به خودی خود باعث مشروعیت بخشیدن به فعالیت­های سیاسی کردهای مناطق دیگر کردستان می شود. در صورت تشکیل کردستان، یکی از ادعاهای نژاد پرستان فارس برای سرکوب ملیت­های ایرانی که دائما می گویند کرد تنها یک قوم است و باید تحت لوای حکومت مرکزی دولت های دیگر به حیاتش ادامه دهد و داشتن یک دولت واحد تنها یک رویا محسوب می شود، بی اساس و مردود خواهد شد. گرچه بنا به تعاریف سیاسی بدون تشکیل یک کشور هم یک ملت می توانند وجود داشته باشند اما با تشکیل دولت، پیوستن این ملت به سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین المللی، قبول ملت بودن کردها از دید همگان ناگزیر خواهد بود.
چه بسا با پیوستن کردستان به عنوان یک کشور به سازمان ملل و دیگر نهادهای بین المللی موجبات کاهش بسیاری از فشارها علیه فعالان سیاسی کرد فراهم خواهد شد.

 

حمله سران جمهوری اسلامی به بارزانی:

ایران و ترکیه مخالفت خود را با اعلامیه استقلال و تقسیم منطقه کردستان عراق در بیانیه­ای همزمان از تهران و آنکارا اعلام کردند.

امیر عبداللهیان معاون وزارت امورخارجه ایران در سخنرانی اخیرش گفت «ایران اطمینان دارد که در میان سران کرد افراد عاقل هم حضور دارند که حاضر نمیشوند عراق تجزیه شود.»

وی گفت: «اگر [وزارت] مبارزه با تروریسم عراق خواستار کمک خارجی باشد، ایران طبق قوانین بینالملل این کمکها را ارائه خواهد کرد.»

محمود هاشمی شاهرودی، رهبر موقت مجلس خبرگان رهبری و از روحانیون با نفوذ جمهوری اسلامی، چندی پیش با انتقاد شدید الحن از مسعود بارزانی و متهم کردن او به تلاش برای تجزیه عراق گفت: “تقسیم شدن عراق مورد قبول حکومت عراق و ایران نیست و فقط به نفع آمریکاست. مردم عراق باید وحدت خود را حفظ کنند.”

اظهاراتی که چند روز بعد از زبان محمود علوی وزیر اطلاعات ایران هم تکرار شد. او با تاکید بر عدم دخالتایران در تحولات همسایه غربی گفت: “دشمنان ملت عراق نمیتوانند با این جار و جنجالها وحدت آنها را خدشهدار کنند و آن را در معرض تجزیه قرار دهند.”

 

نتیجه:

اقشار مختلف مردم و بخصوص ملت­ها و اقلیت های مذهبی از حکومت های مرکزی گریزان و از تبعیض و نابرابری و ظلم و اجحاف نهادینه شده به ستوه آمده اند و این دلیل اصلی مرکزگریزی و استقلال آنها می باشد.

در ایران بعد از انقلاب احزاب کرد درگیر جنگ­های داخلی و همچنین درگیر جنگ با حکومت شدند و در یک زمان حتی عقب نشینی و اردوگاه نشینی کردند  و نفوذشان را از دست دادند تا اواخر دهه ۷۰ شمسی که یکبار دیگر “پ. ک .ک” برای کردستان ایران حزب درست کردند. احزاب دیگر هم خودشان را بازسازی کردند و توانستند یک محبوبیت و مقبولیتی به دست بیاورند، به موازات آنچه اصلاح طلبان کرد می خواستند در سیاست های ایران جایگاهی داشته باشند. به عبارتی احزاب سیاسی کردستان ایران از انسجام آنچنانی برخوردار نبودند هر چند که نمی توان نقش آنها را بی تاثیر دانست. ولی نباید فراموش کرد مساله­ی کرد­های ایران به اندازه­ی زیادی به وضعیت سیاسی ایران هم مربوط می شود. اینکه تا چه اندازه بتوانند تکلیف خود را با سیاست مداران ایران روشن کنند و با توجه به این وارد معادلات شوند.

قطعا دولت ایران پس از اینکه کردستان به استقلال برسد کنترل بیشتری بر مرزهای کردستان خواهد داشت و همچنین به دلیل وحشتی که از انتقال هرگونه رویا پردازی از کردستانی که تشکیل خواهد شد، توسط کردهای ایران، فعالیت­های اقتصادی­اش را با کردستان عراق محدود و کنترل شده و ترجیحا توسط نیروهای خودی خواهد کرد. این محدودیت ها قطعا بیشتر خواهد شد و از حجم مجله­ها، روزنامه و شبکه­های کردی که در سالهای گذشته کنترل کمتری بر آنها بود کاسته خواهد شد و دولت ایران هر گونه حرکتی را در کردستان با شدت بیشتری سرکوب خواهد کرد.

بی جهت نیست که دولت ایران پیشنهاد همکاری نظامی با نیروهای آمریکایی را برای کنترل و سرکوب شبه نظامیان داعش و سنی­های همراه با این گروه مطرح کرده است، چراکه سبب برافروخته­تر شدن آتش اختلافات مذهبی سنی-شیعه گردیده و سنی­های بیشتری را به همراهی با داعش برمی انگیزد و همچنین به شیعه­های تندرویی همچون مقتدی صدر و امثال وی، قدرت و نفوذ بیشتری بخشیده و دولت کنونی و ساختار نظامی و بوروکراتیک آینده عراق را نیز بیشتر به حکومت آشوبگر ایران وابسته خواهد کرد و این زنگ خطری برای عراق و آمریکاست.

برخی کارشناسان خاورمیانه بر این باورند که ترکیه و ایران بزرگترین سد برای تشکیل یک دولت کرد در منطقه به ریاست بارزانی هستند. با توجه به اینکه بخش بزرگی از کردها در ایران و ترکیه زندگی می کنند و با توجه به اینکه هر دو کشور از تماس کردهای خود با دیگر کشورها اصولا موجب نگرانی دولت ها بوده است. ترکیه به دنبال پیدا کردن یک راه حل برای مساله کردها از طریق مشارکت کردها در روند سیاسی و پایان دادن به درگیری­های مسلحانه با “پ.ک. ک” که در چند دهه درگیر آن بوده است، می باشد و ایران با امنیتی کردن مناطق کرد نشین دائما سعی در کنترل اوضاع داشته است تا جایی که در روزهای اخیر درگیری­های مسلحانه در مرزهای غربی میان سپاه پاسداران و پلیس ایران با گروه های کرد به طور فزاینده افزایش یافته است.

 

اسیل رضایی

مركز مطالعات و تحقيقات مستقبل شرق

اشتراک گذارى !