در شرایطی که ایران از بحرانهای شدید داخلی در همهٔ زمینههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رنج میبرد تهران بر دخالتهای خارجی خود در یمن، سوریه، بحرین و عراق اصرار و تاکید دارد. سیاست مداخله جویانهٔ آشکار در دول منطقه از سوی ایران در واقع تلاشی است برای صدور بحرانهای داخلی این کشور به دول جوار و یا فریب دادن مردم خود از طریق ایجاد حوادث خارجی به منظور حفظ امنیت ملی که این قبیل مزخرفات دیگر بین مردم ایران گوش شنوا ندارد.
آنچه در اینجا قابل توجه است این است که رییس جمهور ایران «حسن روحانی» خواستار اصلاحات فوری در درون ایران شده بود ولی افراطیهای نظام هیچگونه اعتباری برای دعوت حسن روحانی قائل نشده و خواستار استمرار سیاستهای کنونی نظام هستند. روحانی تاکید کرد که باید به انزوای بین المللی ایران خاتمه داد تا از این طریق بتوان از فروپاشی که به دلیل تحریمهای بین المللی، فساد اقتصادی، سوء مدیریت نظام و کاهش قیمت جلوگیری شود. این درخواست روحانی در کنفرانسی که در آن حدود ۱۵۰۰ کارشناس اقتصادی شرکت داشتند ایراد شد و به شدت به افراطیهای نظام که با سیاستهای اقتصادی آن برای نجات اقتصاد ایران که از تراکم اشتباهات زیاد حکومت پیشین احمدینژاد رنج میبرد مخالفت دارند، را به باب انتقاد برد.
به گزارش «رویترز» برخی از افراطیهای مخالف غرب که از خامنهای دستور میگیرند و از نفوذ بالای در سپاه پاسداران برخودار هستند از مذاکرات هستهای ایران با غرب نگرانی شدید دارند زیرا برخی از آنها از دارندگان شرکتهای که در وضعیت به وجود آمده از تحریمهای اقتصادی قبضهٔ خود را بر اقتصاد ایران محکم کردهاند. در هفتههای اخیر حسن روحانی بودجهٔ محتاطانه و دقیق برای ایران ارائه داد که به نظر میرسد رهبران قدیم سپاه پاسداران عدم رضایت خود را دیر یا زود نشان خواهند داد. البته این امر طبیعی است چراکه افراطیها در تهران تصمیمگیران اصلی سیاستهای اقتصادی نظام هستند که فساد اقتصادی حاصل در جمهوری اسلامی منجر به بروز یک دیوان ساری مستبد در ایران شده است. بعلاوه بر این، افراطیها اصرار شدید برای اتمام برنامه هستهای که جز ویرانی و محاصره بین المللی ایران چیزی به همراه نداشته را دارند که نظام برای پوشش این وضعیت اقدام به دخالت در شئونات دول جوار نموده تا شاید مردم ایران را فریب دهد.
تلاشهای روحانی یک تجسم است که واقعا ایران از درون دچار یک تناقض شدید میباشد. با این حال، در زمانی که روحانی خواستار خاتمه دادن به انزوای بین المللی است، ایران در شئون داخلی کشور بحرین که هیچ ربطی به ایران سیاست داخلی و خارجی آن ندارد مداخله میکند. در این خصوص کشورهای شورای خلیج عرب اعتراض شدید خود را به مداخله ایران در شئونات کشور بحرین اعلام نموده و خواستار توقف سیاستهای دشمنانه تهران شدهاند. این حوادث زمانی به وقوع پیوست که دول خلیج عرب به درخواست ایران برای آزاد سازی دبیر کل انجمن وفاق بحرین از زندان جواب مثبت داده و آن را از زندان اخراج نمودهاند. با اینکه دبیر کل شورای خلیج عرب عبدالطیف بن راشد الزیانی اظهارات مسؤولان وزارت امور خارجه ایران را در مورد دخالت تهران در شئونات منامه را محکوم و رد کرد، ایشان گفت: تحقیقات انجام شده توسط دادستان بحرین با شخص مذکور بر اساس قوانین و مقرارت اعمال شده با کلیهٔ هموطنان بحرینی است و خاطر نشان کرد که کاملا به شفافیت عملکرد و توانایی دستگاه قضایی و امنیتی این کشور و تعهد آنها در برابر حفظ امنیت و سلامت همه همشهریان اعتقاد راسخ دارد.
مداخلات خارجی ایران در دول جوار یک نوع فشار از سوی تهران به کشورهای منطقه است تا شاید بتواند از این طریق به نتایج ملموسی در مذاکرات هستهای خود با غرب برسد. ولی واقعیت امر این است که وضعیت دول جوار (خلیج عرب) به مراتب از ایران بهتر است و به خصوص دول خلیج عرب که از یک اقتصاد قوی، امنیت داخلی، استقرار سیاسی و همچنین از یک هماهنگی بالا بین همه طبقات مردمی خلیج عرب سود میبرند. لذا دول خلیج عرب که در انسجام و هماهنگی کامل به سر میبرند این تحرکات ناچیز و مشکوک دست ساخته تهران است و چیزی نصیب آن نخواهد شد چراکه دول خلیج عرب از ثبات بالای برخودار هستند.
اخیرا، کشورهای خلیج عرب با حل اختلاف کوچکی که بین آنها ایجاد شده بود توانستند ضربهٔ محکمی به جمهوری اسلامی ایران وارد کنند چراکه تهران عزم خود را جزم کرده تا از اختلافات حاصله بین دول خلیج عرب نهایت استفاده را بکند ولی با رفع این مشکل یک ضربه محکمی به نظام آخوندی وارد شد تا زبان دشمن انسانیت (جمهوری اسلامی ایران) بریده شود. ناگفته نماند که شاید ایران برخی از آن کسانی که با سیاستهای خصمانهٔ آن در ارتباطند که احساس تعلق به وطن خود را از دست دادهاند را تحریک نماید. کما اینکه این تعداد اشخاص کم و بیبضاعت به سهولت میتوان آنها را از بین برد یا اینکه آنها را به راه راست هدایت نمود و آنها را کاملا از توهمات تهران به دور برد.
امنیت خلیج عرب یک خط قرمزی است که هیچکس نمیتواند از آن عبور کند. وحدت خلیج عرب پابرجا و استوار است. ثبات و امنیت کشورهای ما یک حقیقت و واقعیتی است انکار ناپذیر و نه اینکه یک گزینهٔ است اختیاری. بلکه یک مسئلهی است که اصلا نمیتوان از آن سکوت کرد. واقعیت دول خلیج این حقیقت را به وضوح آشکار کرده که مردم این کشورها در یک انسجام و هماهنگی بینظیر زندگی میکنند و هیچوقت به مبالغه کویهای ایران توجه نخواهند کرد.
منبع: المزماه